دخترى با موهاى قهوه اى سوخته اش باد را پریشان کرده
چند شبى هست که پنجره را باز میگذارم شاید تو بیایى
مثل نامه اى که امروز براى تو امد ان کاغذ تمام احساسات درونى من بود
من برایت نامه بفرستادم تو خودت را از همین پنجره بفرست
شاید تحمل عطر موهایت براى من بهتر از باد باشد
اگر هم پریشان شدم چه چیزى بهتر از پریشانى با موى تو
من فقط دارم صبر میکنم
براى روزى که تورو به همه ى دنیا نشون بدم
براى روزى که همه ى ادما بفهمن تو مال منى
من فقط صبر میکنم غصه ى هیچى رو نمیخورم
نگران هیچى نمیشم به شک کردنام توجه نمیکنم
فقط میخوام صبر بکنم براى تو
چون میدونم ارزش صبر کردن دارى
من میدونم که تو مال منى پس به هیچکس دیگه اهمیت نمیدم
یه روزى یه جاى دور صبح که چشاتو وا کنى منو میبینى نه ادماى دیگه
پس من صبر میکنم...
از خونه زدم بیرون
به ادما نگاه نمیکنم
از تو پیاده رو میرم
از رو جوب نمیپرم
از وسط خیابون رد نمیشم
میترسم میفهمى؟!
میترسم تو مسیر به تو رسیدن
به اتفاقى برام بیفتى
و هیچ وقت با تو بودن رو
تجربه نکنم
وقتى تو هستى
بیشتر مراقب خودمم....!
امشب با من باش
قشنگترین لباستو بپوش
میخوام ماه تمام نورش رو صورت تو باش
تا وقتى تو تاریکى میخوام ببوسمت
نور سفید ملایمى لبات رو بپوشونه
امشب با من باش
تا کنار هم بزرگ شیم
روزا میگذره و ما فقط پیرتر میشیم
اما هنوز مثل روز اول به هم نگا میکنیم
امشب با من
میخوام به همه ى زیبایى تو در این ساعت فکر کنم
میدونم که وقتى صبح شه میفهمم همه ى اینا رویاى من بوده
اما تو امشب با من باش
با سرعت زیاد باهم حرکت میکنیم
ماه کل شب منو تو رو تعقیب میکنه
خیال ما راحته که همیشه یه نورى پشت سرمون رو روشن میکنه
امشب با من باش
ما فقط کنار هم پیرتر میشیم
هیچ چیز تغییر نمیکنه
اگه صبح نشه و اگه تو از رویاى من نرى
کنار من باش با من باش همین یه امشب
صبح همه چیز رو عوض میکنه...
••••••••••••••••••••••••••
Night changes:)
باز شب و تنهایى
باز شب و تو با تن هایى
باز به دیوار مشت کوبیدم
سرک به خاطرات کشیدم
باز ساعت مردنم
صداى تو را کوک میکنم
باز قرص هاى افسردگى
بیچارگى و بى چاره اى
باز تو را یادم میاد
موهایت را دادى به باد
انقدر بیگانه ام که هواى تو سراغم نمیاد
باز برایم اواز بخوان
در هر ترانه یک صدا با من بخوان
دوستت دارم بگوییم ُ
تو تنها در ترانه دوستم بدار
گیتار من از جنس تو بود
از جنس عشق و حسرت تو بود
انقدر به صدا وادارش کردم
که در تنهاییم برایم از تو میخوند
این ترانه پایان منه
که هرشب نبض منو کوتاه میزنه
خیال تو وادار میکنه
قلبم تند تند اروم بزنه
روزى هزار بار تو رو دیدن
روزى هزاربار به تو نرسیدن
فاصله ها خسته شده اند
از بس تو را از دور دیدند
صداى من خسته اس
بى هم صدا گرفته اس
ترانه ى اخریم
که لاى دفتر خاک گرفته اس
گفتم که نیستى
گفتن که نیستى
حرفى نمانده اس
اینبار پیامکى خالى بزن