قصه ها

من حس مینویسم تا حس کنى مرا...

قصه ها

من حس مینویسم تا حس کنى مرا...

اینبار پیامکى خالى بزن.....!

پنجشنبه, ۳ تیر ۱۳۹۵، ۰۴:۲۸ ق.ظ

باز شب و تنهایى

باز شب و تو با تن هایى

باز به دیوار مشت کوبیدم

سرک به خاطرات کشیدم

باز ساعت مردنم

صداى تو را کوک میکنم

باز قرص هاى افسردگى

بیچارگى و بى چاره اى

باز تو را یادم میاد

موهایت را دادى به باد

انقدر بیگانه ام که هواى تو سراغم نمیاد

باز برایم اواز بخوان

در هر ترانه یک صدا با من بخوان

دوستت دارم بگوییم ُ

تو تنها در ترانه دوستم بدار

گیتار من از جنس تو بود

از جنس عشق و حسرت تو بود

انقدر به صدا وادارش کردم

که در تنهاییم برایم از تو میخوند

این ترانه پایان منه

که هرشب نبض منو کوتاه میزنه

خیال تو وادار میکنه

قلبم تند تند اروم بزنه

روزى هزار بار تو رو دیدن

روزى هزاربار به تو نرسیدن

فاصله ها خسته شده اند

از بس تو را از دور دیدند

صداى من خسته اس

بى هم صدا گرفته اس

ترانه ى اخریم

که لاى دفتر خاک گرفته اس

گفتم که نیستى

گفتن که نیستى

حرفى نمانده اس

اینبار پیامکى خالى بزن



موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۴/۰۳
سیاوش مسرور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی