قصه ها

من حس مینویسم تا حس کنى مرا...

قصه ها

من حس مینویسم تا حس کنى مرا...

Sign of the times

سه شنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۶، ۱۰:۴۵ ب.ظ

کاش بیاى و بهم بگى گریه نکن عزیزم 

مثل روزاى قبل مثل همه  روزاى خوب

میدونم که باز همدیگرو میبینیم 

میدونم که تا همیشه خونه ى اول تو منم

منتظرم تا اون روز و امیدوارم یادت نره که باید برگردى

هر چه قدر طول بکشه اگه بدونم برمیگردى منتظر میمونم

تو مثل خونى هستى که تو رگ هاى من جریان داره

نمیتونم از خودم فرار کنم 

اما اگه تو باشى تا هرکجا حاضرم از اینى که هستم فرار کنم

ما قبلا هم اینجا بودیم درست تو همین نقطه و همین قدر دور

اما بار اوله که براى خواستنت تمام سلول هاى بدنم اسمتو صدا میزنن

من منتظر میمونم تا تو بیاى و باهم از همه دور بشیم حتى خودمون

یادت باشه که همه چى درست میشه

و میتونیم دوباره کنار هم ماه رو نگاه کنیم

بیا من اماده م براى کنار تو بودن...!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۳/۱۶
سیاوش مسرور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی