من ساخته ى ذهن توام و کلى دروغ بهت میگم
هرروز میبینمت اما هیچ حضورى ندارم
صداهایى که تو تنهایى میترسونتت زمزمه هاى منه
پس وقتى که شب میخواى بخوابى چشمات رو نبند
من ترسناکم اما نباید اعتراف کنى که ازم میترسى
چون از اخرین درى که تو دنیاس تورو به جهنم میبرم
با من مهربون نباش چون عاشقت میشم
و اگه عاشقت بشم شروع میکنم به جویدنه قلبت
ازم فاصله نگیر چون نمیتونى من هرجا که باشى میام
حتى وقتى زیر دوش اواز میخونى!
من ساخته ى ذهن توام پس به چیزاى خوب فکرنکن
چون نمیتونم کنار ارامش دووم بیارم
به مرگم فکر نکن چون منو تشدید میکنه
پس با این حساب اصلا فکر نکن
زمان جاى هردومونو عوض میکنه
و اونموقع تو گوزنى هستى که راه میرى و جلیقه تن میکنى
و من شکارچى که چهاردست و پا فرار میکنه!