قصه ها

من حس مینویسم تا حس کنى مرا...

قصه ها

من حس مینویسم تا حس کنى مرا...

I know im not the only one

جمعه, ۷ خرداد ۱۳۹۵، ۰۷:۴۵ ب.ظ
ساعت ٠٠:٠٠ من به فکر تو هستم و میدونم
که این جفت بودن نشونه ى تو و عشق جدیدته
شب کنار نور ماه اشک تو چشمام برق میزنه و میدونم
ماه براى عشق بازى شما دوتا نور ملایمى داره
خیابونا بوى سرد خاطراتمونو میده و من خوب میدونم
ماشین سوارى با عشق جدیدت حتى تو این خیابونا هم حال خوبى داره
من میدونم که دیگه دوست ندارم میدونم که ناراحت نیستم
اما متاسفانه من خوب همه خاطراتو حساى جدیدتو میدونم
من تمام لحظه هاى رابطه ى جدیدتو میدونم 
تو و دیگران خوب میدونید چند سال دیگه من عروسى تورو بهت تبریک میگم
و اون لحظه خوب میدونم چندسال پیش داماد تو من بودم
من میدونم و تو میدونى که ما همدیگرو نگاهم نمیکنیم 
اما تو یه رابطه خیره ى همدیگه بودیم
من دیگه احساسى ندارم 
تو دیگه حسى به من ندارى 
تمام اون روزا گذشت و من میدونم هرکى از من سراغ تورو بگیره باید بگم که همه چى تموم شده
من تمام حساى تورو میدونم براى همین شب ها بیدار نمیمونم گریه نمیکنم 
من زندگى میکنم چون خوب تورو میدونم
همه چى تموم شد و هیچ وقت نباید شروع میشد 
من مثل همیشه همه چیو میدونم و شاید فقط این همه دونستن واسه من خوب نبوده و نیست...
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۳/۰۷
سیاوش مسرور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی